بانک اجی بی، در سندی که تاریخش از تشرین اول (اکتبر) سال چهارم سلطنت کوروش در بابل است کبوجیه را شاهزاده خوانده و پولی را که او در بانک اجی بی گذاشته بود، مال او دانسته اند. این بانک از قرار اسنادی که بدست آمده، بسیار معتبر بوده و در تاریخ به بانک اجی بی و پسران معروف است. (ایران باستان ج 1 ص 391)
بانک اجی بی، در سندی که تاریخش از تشرین ِ اول (اکتبر) سال چهارم سلطنت کوروش در بابل است کبوجیه را شاهزاده خوانده و پولی را که او در بانک اجی بی گذاشته بود، مال او دانسته اند. این بانک از قرار اسنادی که بدست آمده، بسیار معتبر بوده و در تاریخ به بانک اجی بی و پسران معروف است. (ایران باستان ج 1 ص 391)
آنتونی نی. یا ژیل دوویترب. (1480- 1532 میلادی). کاردینال ایتالیائی و شاعر لاتینی، اول: اس دهر، همیشگی. (منتهی الارب) ، اوّل زمانه. ازل: کان ذلک علی اس ّالدهر، بود آن بر همیشگی زمانه و اول آن، باقی خاکستر در آتش دان. (منتهی الارب). باقی خاکستر در میان دیگ پایه. (مهذب الاسماء) ، دل انسان، از این رو که گویند او، اوّل از همه اعضا متکون شود. (ازمنتهی الارب) ، نشان. (منتهی الارب). علامت راه از اثر قدم یا پشک اغنام و جز آن: خذ اس الطریق، و این وقتی گویند که راه شناخته شود بنشان پای راه رفتگان یا پشک جانوران روندگان. (منتهی الارب) ، کلمه ایست که برای افسون و نرم و منقاد کردن مار گویند، تباه کردن. (منتهی الارب)
آنتونی نی. یا ژیل دوویترب. (1480- 1532 میلادی). کاردینال ایتالیائی و شاعر لاتینی، اول: اُس دهر، همیشگی. (منتهی الارب) ، اوّل زمانه. ازل: کان ذلک علی اُس ّالدهر، بود آن بر همیشگی زمانه و اول آن، باقی خاکستر در آتش دان. (منتهی الارب). باقی خاکستر در میان دیگ پایه. (مهذب الاسماء) ، دل انسان، از این رو که گویند او، اوّل از همه اعضا متکون شود. (ازمنتهی الارب) ، نشان. (منتهی الارب). علامت راه از اثر قدم یا پشک اغنام و جز آن: خذ اس الطریق، و این وقتی گویند که راه شناخته شود بنشان پای راه رفتگان یا پشک جانوران روندگان. (منتهی الارب) ، کلمه ایست که برای افسون و نرم و منقاد کردن مار گویند، تباه کردن. (منتهی الارب)
یا اومنید. ربه النوعهای یونانی. و رومیان آنان را فوری مینامیدند و ایشان دختران زمین بودند و در تارتار (دوزخ) میزیستند و مأمور بودند گناهان بشر را جزا دهند و صورت آنان را با موهای مارشکل مجسم می کردند که به یک دست مشعلی فروزان و بدست دیگر خنجری دارند. نام آنان تی سی فن ، الکت ، مژر بود
یا اومنید. ربه النوعهای یونانی. و رومیان آنان را فوری مینامیدند و ایشان دختران زمین بودند و در تارتار (دوزخ) میزیستند و مأمور بودند گناهان بشر را جزا دهند و صورت آنان را با موهای مارشکل مجسم می کردند که به یک دست مشعلی فروزان و بدست دیگر خنجری دارند. نام آنان تی سی فن ُ، اَلِکت ُ، مِژِر بود
جمله ایست که بدان از فصل مشترک ماهیتی پرسش شود و گویند: (ای شی هوفی ذاته) یا: (ای شی هوفی جوهره) ورد پاسخ این سوال فصل واقع شود یعنی جزو ماهیت که بدان ماهیتی از دیگر ماهیات که با او در جنس مشارکت دارند ممتاز شود چنانکه ناطق در جواب ای شی هوفی ذاته در مورد انسان گفته شود: (یکی آن بود که چون از کدامی هزیکی بپرسی اندر خودیش جواب آن بود چنانکه بپرسی که مردم کدام حیوان است ک گویند که: ناطق. پس ناطق جواب کدامی مردم بود. و بتازی جواب ای شی گویند)
جمله ایست که بدان از فصل مشترک ماهیتی پرسش شود و گویند: (ای شی هوفی ذاته) یا: (ای شی هوفی جوهره) ورد پاسخ این سوال فصل واقع شود یعنی جزو ماهیت که بدان ماهیتی از دیگر ماهیات که با او در جنس مشارکت دارند ممتاز شود چنانکه ناطق در جواب ای شی هوفی ذاته در مورد انسان گفته شود: (یکی آن بود که چون از کدامی هزیکی بپرسی اندر خودیش جواب آن بود چنانکه بپرسی که مردم کدام حیوان است ک گویند که: ناطق. پس ناطق جواب کدامی مردم بود. و بتازی جواب ای شی گویند)
آباده: رودر روی زیر سرا (عرصه) هوایی رودر روی زمینی آنچه مربوط به (اعیان) باشد، آنچه مربوط به بنا و ساختمان باشد مقابل ارض. یا برادر اعیانی. برادری که در پدر و مادر با شخص شریک باشد
آباده: رودر روی زیر سرا (عرصه) هوایی رودر روی زمینی آنچه مربوط به (اعیان) باشد، آنچه مربوط به بنا و ساختمان باشد مقابل ارض. یا برادر اعیانی. برادری که در پدر و مادر با شخص شریک باشد